یک سالگی
سلامپسرکم.سال جدید با وجود تو،عزیزم شیرینه. به تو نگاه که میکنم،میبینم که زندگیم،بدون تو،دیگه معنایی نداره عزیزم.تو شدی نمک زندگیه منو بابا رامین. کوچولویه نازنین،پارسال همین موقع من استرس داشتم واسه فردا و بابا رامین داشت منو دلداری میداد که همه چیز خوبه و اصلا نگران نباشم،چون قرار بود،تو گل زندگیمون ،فردا دنیا بیای. و حالا تو اینجایی،پهلویه من،آروم و بیصدا خوابیدی،درست عین فرشته ها. یکسال گذشت،یک سال از اومدنت تویه زندگی ما گذشت. و تو روز به روز بزرگ و بزرگتر شدی و جلوی چشمای ما رشد کردی و قد کشیدی. یکسال گذشت...
نویسنده :
مامان یاسی
1:59